این روزها خبرایه حس قشنگی دارم ولی دیروز کمی نا امید شدم نمی دونم از این امتحان سر بلند بیرون میام یا نه البته امتحان نیست ولی من به چشم امتحان بهش نگاه می کنم این حس قشنگ با حالت شاعرانه رسیدن بهار حسابی منو تو خلسه فرو برده از طرفی از این کار تکراری خسته شدم کاش قدرت اون رو داشتم که می رفتم .می رفتم به یه جای ساکت و آروم که من و باشم و طبیعت امروز صبح که بیدار شدم اولین چیزی که شنیدم صدای پرنده های بهاری بود .شبها که مرغ شب می خونه .رویایی....رویایی
تاریخ : پنج شنبه 88/12/20 | 7:17 صبح | نویسنده : پویه همدم | نظرات ()