سلام ترانه دوستی من
این روزها تنها ترانه ای که از طبیعت می شنوم ترانه دوستی دوست من است ترانه جان تو را ندیده و نمی شناسم اما برایم از هر آشنایی آشنا تری . صدایت را که می شنوم جملاتم در هم ترکیب نمی شوند و این است دلیل سکوتم . گفته بودی شادی را علت باش و غم را یار شادی هایم را با تو قسمت می کنم و رو باغ شانه دلت هر وقت اندهی نشست ، در حمل بار غصه ات با شوق شرکت می کنم .
به امید آنکه فردا هایی پر از شادی داشته باشی
تاریخ : پنج شنبه 88/5/1 | 7:7 صبح | نویسنده : پویه همدم | نظرات ()